بیوگرافی مختصر ابراهیم گلستان در سال ۱۳۰۱ شمسی در شیراز به دنیا آمد پدرش مدیر روزنامه گلستان در شیراز بود در ۱۳۲۰ به تهران آمد و وارد دانشكده حقوق دانشگاه تهران شد اما پس از مدتی تحصیل را نیمه كاره رها كرد و جذب فعالیت های سیاسی در حزب توده شد پس از مدتی بدنبال اختلاف با روش سران آن حزب از حزب جدا شد و به كار خبری و عكاسی و فیلمبرداری برای شبك
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
ابراهیم گلستان از نگاهی دیگر
بیوگرافی مختصر :
ابراهیم گلستان در سال ۱۳۰۱ شمسی در شیراز به دنیا آمد. پدرش مدیر روزنامه "گلستان" در شیراز بود. در ۱۳۲۰ به تهران آمد و وارد دانشكده حقوق دانشگاه تهران شد اما پس از مدتی تحصیل را نیمه كاره رها كرد و جذب فعالیت های سیاسی در حزب توده شد. پس از مدتی بدنبال اختلاف با روش سران آن حزب از حزب جدا شد و به كار خبری و عكاسی و فیلمبرداری برای شبكه های تلویزیونی بین المللی و آژانس های خبری مشغول شد. آثار مکتوب وی از سبکی خاص برخوردار است و بسیاری سبک نویسندگی وی را تأثیر پذیرفته از داستانهای کوتاه ارنست همینگوی میدانند[1]. همچنین وی از زمره ٔ نخستین نویسندگان معاصر ایرانی معرفی میشود که برای زبان داستانی و استفاده از نثر آهنگین در قالبهای داستانی نوین، اهمیت قائل شد و به آن پرداخت [2].
او از نخستین نویسندگان معاصر ایران بود که برای زبان داستان اهمیت ویژهای قائل شد و کوشید نثری آهنگین را در قالبهای داستانی مدرن بکار گیرد. از این جهت نقش او در سیر پیشرفت داستان معاصر فارسی قابل توجهاست.
گلستان در سال ۱۳۲۶ نخستین قصه اش را به نام "به دزدى رفته ها" نوشت كه همان سال در ماهنامه مردم و بعدها در ۱۳۲۸ در مجموعه ای با عنوان "آذر ، ماه آخر پاییز" منتشر شد. در همین دوران داستان هایی از ارنست همینگوی ، ویلیام فاكنر و چخوف را ترجمه كرد كه آن ها را در مجموعه ای تحت عنوان "كشتى شكسته ها" منتشر ساخت.
او كه از جوانی به عكاسی و فیلمبرداری علاقمند بود نزد خود با این فنون آشنا شد. بیشتر مطالعات ادبی آغازین او هم در سال های ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۰ مربوط به خواندن آثار كافكا ، اشتاین بك ، یوجین اونیل ، هرمان هسه ، فاكنر و همینگوی بوده ولی بیشتر به آثار همینگوی و فاكنر علاقه نشان داده است. گلستان در بیشتر داستان های دهه سی اش سرگذشت شكست و سرخوردگی آدم هایی را بازگو می كند كه آرزوهای بزرگی در سر داشته و برای آن مبارزه كرده اند. پس از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گلستان به عنوان طرف قرارداد ، اداره امور دایره تهیه عكس عكس و خبر كنسرسیوم نفت را عهده دار می شود و از مجموع فیلم های خبری شخصی و با كمك فیلم هایی كه به كمك دوربین بولكس ۱۶ میلیمتری شخصی خود گرفته ، مستند "از قطره تا دریا" را می سازد. این فیلم یعنی نخستین فیلم مستند گلستان ، بشدت مورد پسند رئیس فرانسوی كنسرسیوم و آرتور التون مستندساز سرشناس انگلیسی و رئیس بخش فیلم كمپانی شل ﴿Shell﴾ انگلستان قرار می گیرد. در ۱۳۳۶ مجموعه داستان "شكار سایه" را منتشر می كند و پس از آن دست به كار تهیه و ساخت مجموعه مستندی برای كنسرسیوم با نام مجموعه "چشم اندازها" می شود كه ساخت این مجموعه از ۱۳۳۶۶ تا ۱۳۴۱ طول می كشد. نخستین بخش این مجموعه با نام "یك آتش" درباره مهار چاه های نفت دچار حریق شده است، آتشی كه برخی آن را یكی از بزرگترین آتش سوزی های تاریخ نفت دانسته اند و خاموش كردن آن شصت و پنج روز طول كشیده است. "یك آتش" در ۱۳۴۰ برنده جایزه مركور طلایی بخش فیلم های مستند جشنواره فیلم ونیز و پس از آن شیر سن ماركو شد. از حیث دریافت جایزه ، این فیلم نخستین اثر سینمایی ایران در تاریخ سینمای جهان است كه موفق به اخذ جایزه ای بین المللی شده است. پس از آن گلستان در ادامه مجموعه "چشم اندازها" ، مستند استثنایی و معروف خود با نام "موج و مرجان و خارا" را در سال ۱۳۴۱ ﴿شروع ساخت از سال ۱۳۳۷ بوده است﴾ عرضه می كند. كنسرسیوم كه "چشم اندازها" مسحورش كرده بود ، در همان حدود ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۷ برای گلستان تدارك استودیو گلستان را به صورت اجاره بشرط تملیك ﴿Lend Lease﴾ می بیند، تجهیزاتی كامل كه بهای آن از طریق حق الزحمه و دستمزد كارهای آتی گلستان پرداخت شد. "موج و مرجان و خارا" با تجهیزات استودیو گلستان و كمك برادرش شاهرخ گلستان و همكاران مورد علاقه اش : محمود هنگوال ، فروغ فرخزاد ، و برادران میناسیان و عده ای دیگر ساخته شد و ستایش همگان را برانگیخت.
گلستان در ۱۳۴۱ دست به كار ساخت نخستین فیلم بلند سینمایی اش با نام "دریا" بر اساس داستان كوتاه "چرا دریا توفانى شده بود؟" ﴿"شبى كه دریا توفانى شد"﴾ صادق چوبك شد ولی پس از فیلم برداری چند سكانس از ادامه كار صرفنظر كرد و آن فیلم نیمه كاره رها شد. گلستان در همین سال فروغ فرخزاد را از طرف استودیوی خود مامور ساخت فیلم مستند "خانه سیاه است" كرد و خود ضمن مشاوره و همفكری با فروغ در این زمینه ، مشغول ساخت فیلم كوتاه "خواستگارى" به سفارش موسسه فیلم ملی كانادا شد. فیلم "خانه سیاه است" چندان مورد استقبال منتقدان وقت ایرانی قرار نگرفت ولی علیرغم ممانعت گلستان از نمایش محدود آن ﴿به بهانه ء كراهت﴾ در جشنواره كن ، جایزه نخست بهترین فیلم مستند جشنواره اوبرهازن آلمان ﴿۱۹۶۴﴾ را دریافت كرده و مورد تقدیر داوران جشنواره ء مؤلف پزاروی ایتالیا در ﴿۱۹۶۷﴾ قرار گرفت. مستند بعدی گلستان با عنوان "تپه هاى مارلیك" در ۱۳۴۲ درباره كشفیات باستان شناسی در منطقه مارلیك ایران جایزه شیر سن ماركو در جشنواره ونیز ۱۹۶۴ را بدست آورد.
گلستان در ۱۳۴۴ نخستین فیلم بلند سینمایی و داستانی اش با نام "خشت و آینه" را می سازد. "خشت و آینه" به حق و به زعم بسیاری نخستین فیلم روشنفكری و غیرمتعارف سینمای ایران است. در ۱۳۴۵ به سفارش بانك مركزی ایران مستند "كنجینه هاى گوهر" ﴿"گنجینه هاى سلطنتى"﴾ را می سازد و تا هجرتش از وطن دو فیلم مستند دیگر با عناوین "خراب آباد" و "خرمن بذر" را عرضه داشته و در ۱۳۴۶ به انگلستان می رود. او در ۱۳۵۰ دوباره به ایران بازگشت. "اسرار گنج دره جنى" را در ۱۳۵۲ ساخت و با توقیف آن پس از یك هفته نمایش برای همیشه از ایران رفت. پس از خروج از ایران سه داستان خود را در مجموعه "مد و مه" ﴿۱۳۴۸﴾ و داستان بلند دیگرش "خروس" را در ﴿۱۳۴۹﴾ و پس از آن "گفته ها" را كه مجموعه ای است از نوشته های غیرداستانی و گفت گو منتشر كرده و دو داستان "برخوردها در زمانه برخورد" و "...؟" را در دست چاپ داشته و یك داستان فعلا" بدون عنوان دیگر را هم می نگارد.
گلستان در حال حاضر در لندن اقامت دارد و همچنان می نویسد و می خواند. او از گفت گو و مصاحبه های روزنامه نگارانه بشدت پرهیز می كند و لحنی تلخ و تند دارد ولی این امر مانع درك او بعنوان فرهیخته ای ایرانی كه مایه مباهات و افتخار این آب و خاك است نمی شود. به هیچ وجه نان به كسی قرض نمی دهد و اهل ریا نیست ، از نیش و زخم زبان دیگران و انتقاداتشان نیز واهمه ای ندارد. حضور او در سن ۸۳ سالگی برای ادب ما جدا" غنیمت است. عمرش دراز باد.
مروری بر آثار ابراهیم گلستان
این مقاله نگاه كوتاهی است به سبك كار او؛ البته با توجه به محدودیت جا چون درباره این نویسنده امكان و الزام های وسیعی برای بحث و گفت وگو وجود داردسبك كار و ارزش زیباشناختی آثارشان، از تشخص و تعین مستقلی برخوردارند؛ و حتی به مثابه «شیوه ای از ادبیات داستانی» شناخته می شوند ـ از آن جمله اند دیوید سالینجر در آمریكا، ویلیام سامرست مو آم در انگلستان، رومن گاری در فرانسه، لوئیجی پیراندلو در ایتالیا، گونتز وایزن بورن و كلاوس مان در آلمان، و بالاخره ابراهیم گلستان{متولد ۱۳۰۱/۷/۲۲} در ایران.
این مقاله نگاه كوتاهی است به سبك كار او؛ البته با توجه به محدودیت جا چون درباره این نویسنده امكان و الزام های وسیعی برای بحث و گفت وگو وجود دارد.
گلستان را می توان، هم نویسنده «رفتار گرا» دانست و هم «درونگرا» و این، یك وجه امتیاز كارهای اوست، زیرا «قالب» كه زمانی مقدس شمرده می شد، امروزه از دیدگاه صاحب نظران دشمن هنرمند است. تنوع كارهای او در گزینش سبك، ژانر و تكنیك، بیانگر روح خلاق او بود. در قصه های رفتار گرایش، حدود كنش، دیالوگ، توصیف و تلخیص و روایت بطور معمول از یك نظام كلی تبعیت می كند؛ صحنه ها (كنش و دیالوگ) سر رشته داستان را در دست دارند و توصیف به وسیله ای برای چفت و بست صحنه ها به كار می رود. پرداخت ذهن هم، چه به صورت وصف آن و چه خودگویی، چندان كم یا زیاد ندارد.
در داستان های درونگرای او، كشمكش درونی و كابوس های فردی مركز داستان قرار داده می شوند. در جاهایی، منشأ این كشمكش به عناصر مستقل از ذهن فرد یعنی به رویدادها، اشیاء و عناصر مادی اطراف بر می گردند و در جاهای دیگر، منشأ فعل و انفعال درونی شخصیت هایش از خود درون ـ به مثابه خاستگاهی قائم به ذات ـ ناشی می شوند. در نتیجه، به لحاظ رویكرد، باید گفت گلستان هیچ وجهی را به عنوان وجه مطلوب خود (و خواننده) نشان نمی دهد. منظور از نشان دادن، صراحت بیان نیست. بلكه امری است كه در هماهنگی ها و ناهماهنگی های روانشناختی در ادبیات داستانی تنیده شده است. همین موضوع موجب شده آشكارا از روشنگری ـ حتی به صورت نیمه تاریك ـ دوری جوید؛ حال آن كه چوبك، آل احمد، و حتی گلشیری (كه به شدت از سیاست زدگی ادبیات دوری می جست و در عین حال به تعهد اجتماعی هنرمند معتقد بود) با استفاده از نماد، تمثیل و كنایه، خواننده را به برون رفت از بحرانهای فردی ـ اجتماعی رهنمون می شدند. گلستان به شدت از این رویكرد دوری جست. بنابراین اگر شخص او را به لحاظ فردی نشناسیم، و فقط برمبنای آثارش قضاوت كنیم، به این حقیقت می رسیم كه او نه «موقعیت» خودش را تعیین می كرد نه خواننده اش را. حتی آن جا كه از زمانه پیش می افتد، چیزی از ظاهر و باطن «مسیر» خود نمی گوید. صریح ترین داستانهایش یا به قول امروزی ها، «روترین» آنها، بیانگر این خصلت است. او حتی در داستانهای واقعگرانه اش، قصه را به ابزاری برای نفی یا اثبات مسلك یا باور اجتماعی، حتی خوب یا بد بودن یك امر، تبدیل نمی كند. قصه برای او موجودی قائم به ذات است. به همین دلیل، اجتماعی ترین داستان هایش هم، سیاست زده نیستند و در لایه فوقانی اثر نشانه از مسؤولیت اجتماعی ـ سیاسی دیده نمی شود.
فاصله گیری مضامین بسیاری از داستانهای گلستان، از زندگی و مناسبات اجتماعی، گاهی به افراط می گراید و گرچه، با استفاده از نثری جذاب و تكنیكی قوی، داستان پركششی می نویسد اما بیشتر به درون می پردازد. این درون نگری، در بسیاری موارد بازتاب و برساخته از «امر واقع» نیست. بلكه به جدال های «ویرجینیا و ولف» گونه درونی مربوط می شود. در نتیجه نوعی انتزاعی گرایی در لایه زیرین این نوع داستان ها وجود دارد.
دراین داستانها، گلستان گاهی دچار اغراق می شود ودر حجم، داستان را طولانی می كند، وگرچه به مدد نثر و زبان نجاتش می دهد ولی «تأثیر واحدی» را كه بی شك به عنوان نویسنده در طلب آن است ، برای خواننده تشنه پدید نمی آورد؛ درحالی كه در داستانهای رفتارگرا، به وضوح «سینمایی» عمل می كند و از تكنیك های سینمایی بهره می برد وخواننده را به «دنبال» قصه می كشاند. برای نمونه داستان كوتاه «در خم راه» و رمان «اسرار گنج دره جنی » كه ظرفیت تبدیل به فیلمنامه را دارند و در مورد این موضوع حتی برعكس بود؛ یعنی نویسنده ابتدا فیلمنامه را نوشته بود، بعد رمان را برمبنای كلیت فیلمنامه ساختمند كرد. توصیف های كوتاه او، هم در داستان كوتاه و هم در رمان، اساساً تصویری اند، یا اگر نباشند، به سرعت به تصویر ختم می شوند. بی انصافی است اگر این خلاقیت خودجوش را به حساب گرته برداری از كارهای همینگوی بگذاریم، زیرا كار او ـ هم در نمایش و هم در روایت ـ با همینگوی تفاوت هایی دارد. برای مثال ، گرچه حفظ فاصله یا به تعبیری فاصله روانی او با سوژه وشخصیت داستانهایش، مثلاً آثار كوتاهش، خواننده را یاد چخوف وهمینگوی می اندازد، اما معلوم است كه «ابراهیم گلستان ایرانی » حضور داشته است وعواطف شرقی از نوع ایرانی اجازه نداده است ، خونسردی آنها را ، بویژه در بازنمایی موقعیت انسانهای مظلوم وتیره روز، داشته باشد. (همان طور كه چخوف هم در نوول دهقانان (موژیك ها) بالاخره خونسردی اش را كنار گذاشته بود. خم راه، اسرار دره… و چند داستان دیگر، از جمله چنین داستان هایی هستند. دراین نوع كارها، دیدگاه سیاسی وشور و عواطف انسانی برای بازنمایی وضعیت سالهای چهل ـ پنجاه، در خود آثار تنیده شده است. در لایه فوقانی اثر، نشانه چندانی از «شلاق» ستمگرها هم نیست، مگر به عنوان «شیءزیباشناختی» یعنی چیزی با كاركرد هنری (به اعمال ژاندارم ها در اسرار… و كتك زدن الله یار در خم راه و… دقت شود.
جهت دریافت فایل ابراهیم گلستان از نگاهی دیگر لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
برچسب ها : ابراهیم گلستان از نگاهی دیگر , دانلود ابراهیم گلستان از نگاهی دیگر , ابراهیم گلستان , ادبیات , رفتار گرا , درونگرا , مدیر روزنامه , تاریخ ادبیات , نخستین نویسندگان معاصر ایران , نویسندگان معاصر ایران , ابراهیم گستان , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , دانلود پروژه